درباره وبلاگ ![]() عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . . ----------------------------------- یارب ز تو دل به هرکه بستم توبه بی یاد تو هرکجا نشستم توبه صدبار شکستم و ببستم توبه زین توبه که صدبار شکستم توبه ----------------------------------- به شهرعاشقانه ی ماخوش اومدین ماسعی می کنیم بهترین مطالب رو ازخدا.ازآرامش.ازعاشقی براتون بزاریم ممنون ازخوبیتون موضوعات آخرین مطالب پيوندها ازتبادل لینک باشهرعاشقی سپاسگذاریم نويسندگان |
شهرعاشقی
هرچی دل تنگت بخواد
جمعه 17 تير 1390برچسب:داستان حكمت آميز, :: 12:39 قبل از ظهر :: نويسنده : عاشق
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم. خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان. بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم. خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان بنده: خدایا سه رکعت زیاد است خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟ خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله بنده: خدایا! من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد! خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ، اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود! خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد… بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری.
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 1:16 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 12:57 قبل از ظهر :: نويسنده : عاشق
در اين كه همه افراد جامعه خواهان سعادت و خوشبختي و بهروزي در زندگي روزمره خود هستند، شكي نيست، اما آخر خوشبختي چيست و راه وصول به آن كدام است؟ نظريههاي دانشمندان و بزرگان جهان در مورد خوشبختي، بسيار مختلف ميباشد؛ به طوري كه يكي از بزرگان 288 نظريه را در مورد خوشبختي گردآوري كرده است. در يك نتيجهگيري كلي از نظريات صاحبنظران، ميتوان به چند نظريه مهم و قابل توجه كه معمولا مورد توجه عامه مردم نيز هستند، اشاره كرد. بعضي از صاحبنظران، راه وصول به سعادت در زندگي را منحصر به جمعآوري ثروت زياد ميدانند. برخي تنها راه سعادت و خوشبختي را رسيدن به جاه و مقام دانستهاند. گروهي ديگر همچون فرويد و طرفدارانش، خوشبختي در دنيا را منحصر به كامجويي و لذتهاي جنسي ذكر كردهاند.
گروهي ديگر تنها راه رسيدن به سعادت را تكامل رفتار انساني و تعالي اخلاق نفساني معرفي كردهاند. دستهاي تحت فشار و رنج قرار دادن و به رياضت و سختي كشيدن جسم انسان را راه صحيح خوشبختي ميدانند و عقيده دارند چنان بايد جسم و بدن را در تنگنا و سختي قرار داد كه جسم انسان ضعيف و نحيف شود و روح انسان كامل و بزرگ گردد. مرتاضان هند از اين دستهاند. آنان كارهايي عجيب و مشكلي انجام ميدهند، مثلا دانه گندمي را ماهها در كف دسته نگه ميدارند تا سبز شود يا با بدن عريان روي ميخها ميخوابند، يا ماهها از خوردن موادغذايي و نوشيدني خودداري ميكنند. دانشمندان نظريههاي بسياري در مورد راه وصول به سعادت در زندگي ارائه كردند و هر كدام براي نظر خود، دلايلي اقامه كردند كه به سبب اختصار، از ذكر آنها خودداري ميكنيم. در ميان راهها و نظريههاي ياد شده، كدام راه و نظريه براي رسيدن به خوشبختي و نيكنامي، كارساز و تنها راه سعادت است؟ آيا هيچ يك از راههاي فوقالذكر راه اصلي ورود به وادي سعادت نيست؟ آيا چيزي فراتر از اين امور مادي تنها راه ورود به سعادت و خوشبختي است؟
اما بايد گفت راز خوشبختي تنها در پرتو ايمان الهي است و بس. خداي متعال در قرآن ميفرمايد: «الا بذكر الله تطمئن القلوب» تنها با ياد خدا، قلبها آرام ميگيرند. افرادي در زندگي خوشبخت هستند كه از آرامش نفس و روح حقيقي برخوردار باشند. كساني كه به غلط پنداشتند زراندوزي و انباشتن مال موجب رسيدن به سعاد ت است، سخت در اشتباهند. به تجربه بر همگان معلوم شده كه ثروت زياد هيچگاه مايه سعادت و خوشبختي نيست و چه بسا باعث فلاكت شود.
بهرهبرداري صحيح و قانوني از منافع ثروت و انجام كارهاي عامالمنفعه و دستگيري از نيازمندان، از كارهاي نيك و موجب رضاي خداوند است و پاداش معنوي دارد. از اين جهت است كه ميفرمايد: «الدنيا مزرعه الاخره» دنيا كشتگاه آخرت است.
در زندگي مشترك نيز كساني موفق هستند كه در عين حالي كه خود به آرزوهاي معمول و منطقي خود ميرسند و از اين بابت احساس رضايتمندي و خرسندي دارند، سعي نمايند ديگران مثلا همسر و فرزندان نيز به آرزوهاي خود برسند. در واقع فردي كه به خوشبختي واقعي ميرسد بيش از آن كه از خوشبختي خود راضي و خشنود باشد از خوشبختي ديگران راضي و خشنود است و سعادت خود را در سعادت ديگران ميبيند.
زن و شوهر سعادتمند و خوشبخت، موفقيت و خوشبختي خود را در تربيت فرزندان خوب و كسب موقعيتها و سرمايههاي اجتماعي و مادي ميدانند كه نصيب همه اعضاي خانواده ميشود.
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |