درباره وبلاگ ![]() عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . . ----------------------------------- یارب ز تو دل به هرکه بستم توبه بی یاد تو هرکجا نشستم توبه صدبار شکستم و ببستم توبه زین توبه که صدبار شکستم توبه ----------------------------------- به شهرعاشقانه ی ماخوش اومدین ماسعی می کنیم بهترین مطالب رو ازخدا.ازآرامش.ازعاشقی براتون بزاریم ممنون ازخوبیتون موضوعات آخرین مطالب پيوندها ازتبادل لینک باشهرعاشقی سپاسگذاریم نويسندگان |
شهرعاشقی
هرچی دل تنگت بخواد
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:49 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
3 اشتباه بزرگ در ارتباطات اسرار برقراری یک رابطه مؤثر چیست؟ چگونه یک زن آنچیزی را که میخواهد بدست می آورد در حالیکه شریک زندگیش را نیز به خواسته اش میرساند؟ بگذارید نگاهی داشته باشیم به سه مشکل اصلی که اکثر زوج ها با آن دست به گریبان میباشند -- و ببینید چگونه میتوان آنها را حل نمود.
اشتباه 1: ایجاد ارتباط برای زیر نفوذ خود قرار دادن و زرنگی گاهی اوقات ما یک رابطه را برای بدست آورن خواسته هایمان آغاز می کنیم خواه طرف مقابل توانایی برآوردن آن را داشته باشد و خواه نداشته باشد. قهر می کنیم، اخم می کنیم، تهدید میکنیم، چاپلوسی میکنیم و آنچه در توان داریم برای ایجاد احساس ناراحتی در طرف مقابلمان انجام می دهیم. این نوع رفتار، گرچه ممکن است بطور موقتی مؤثر باشد، اثر بسیار ناگواری در طولانی مدت بر سلامت رابطه خواهد گذارد. آن را رها کنید، برای خواسته و پیشنهادات نفر دیگر احترام قائل گردید. اگر او نمی تواند خواسته شما را برآورده کند، ببینید میتوانید خودتان آن را به خود بدهید.
اشتباه 2: ایجاد ارتباط برای فریب دادن با اینکه نیازی به گفتن ندارد، این یکی از خطرناکترین انواع رفتار است که بسیاری از رابطه ها را نابود می کند. دروغ ها، گزافه گویی ها، بازی دادن ها و نیرنگهای متداول همگی باعث پریشانی و رنجش میگردند. آنها بنیان رابطه را به لرزه درآورده و در نهایت شکافی عمیق در اعتماد بوجود می آورند. نسبت به خطر آن هوشیار بوده و پیش از اینکه آغاز شود متوقفش سازید. اگر این چیزی است که برای شما آشنا بنظر میرسد، ابتدا آنرا در رفتارهای خودتان مورد سنجش قرار دهید. اگر صادق و رک باشید، دیگر مایل به پذیرش فریب دیگران نخواهید بود. در روابط خود راستی و درستی را پیشه کنید.
اشتباه 3: ایجاد ارتباط با پیغامهای متناقض پیامهای متناقض -- چیزی را گفتن و چیز دیگری را انجام دادن -- یک فرم بسیار رایج فریب و نیرنگ می باشد. همچنین این می تواند بصورت قول دادن لفضی یا عملی و انجام ندادن آن دربیاید. پیغامهای متناقض باعث پریشانی بسیار میگردند. همیشه به اعمال فرد توجه نمایید. معمولا اعمال نسبت به گفتار همترازی بیشتری با حقیقت دارند. اگر گفتارشان با اعمالشان در تناقض بود، آنچه که گفته می شود را نادیده پندارید. درک کنید که شخص دارای تعارض بوده و اجازه ندهید شما را نیز دچار آن احساس نماید.
راه حل های دو مشکل اصلی در روابط هیچ رابطه ای بدون برقراری ارتباطات مؤثر دوام زیادی نخواهد آورد. ما در سراسر روز صحبت میکنیم (و گوش می دهیم )، اما تنها بخش کوچکی از ارتباط ما بصورت گفتاری رخ میدهد. بیشتر اوقات تصور می کنیم که دیگران گفته های ما را گوش داده و متوجه می شوند، اما عمدتا این موضوع صحت ندارد. اغلب شخص دیگر در حال اندیشیدن به آنچیزی ایست که میخواهد در جواب صحبتهای شما بگوید، و نوعی خیالپردازی که هیچ ارتباطی به موضوع مورد بحث ندارد را در ذهن خود می پروراند. هنگامیکه نزاع میکنیم، می خواهیم بیش از پیش فهمیده شویم و واژگان همانند تیر به جلو و عقب به پرواز درمی آیند. در این شرایط، تجزیه و تحلیل مسئله میتواند دور از ذهن گردد.
بنابراین اسرار ارتباط مؤثر چیست؟ به دو مشکل اساسی در ارتباطات و نحوه حل آنها توجه نمایید. بعد از این مرحله خواهید توانست پایه های بهترین نوع رابطه ای که تا بحال تصورش را میکردید را بنیان نهید.
مشکل اول: می خواهید حق را بخود داده و ثابت کنید که دیگری در اشتباه است پیش از آنکه بتوانید یک ارتباط مؤثر را آغاز کنید، باید نگاهی موشکافانه به قصد و غرض خود بیندازید. آیا برای اینکه توسط دیگران فهمیده شوید ارتباط برقرار می کنید، برای بدست آوردن خواسته ها، یا هدف دیگری را فرا سوی سخنانی که در حال بیان آنها هستید دنبال میکنید؟ بسیاری از زوج ها به مرحله ای میرسند که فقط میخواهند ثابت کننده حق با آنها بوده و نفر دیگر در اشتباه است (و همیشه اینطور بوده است). این نوع رابطه همانند نبرد می ماند. این سخنان مملو از خشم و سرزنش بوده و سبب میگردند نفر دیگر احساس کوچکی نماید. حرف های رد و بدل شده در چنین رابطه ای هرگز گوش داده نمیشوند. هرچند که آنچه با صدای واضح و بلند خوانده میشود خشم و عدالت موجود در فراسوی مراودات است. جهت رفع این مشکل، تصمیم بگیرید همدیگر را سرزنش نکنید و به صحبتهای یکدیگر با خلوص نیت گوش دهید. تصمیم بگیرید که درصدد ثابت کردن چیزی برنیامده و در عوض راهی برای ایجاد یک پل برای درک متقابل پیدا نمایید. این تصمیمات در موفقیت یک رابطه بسیار مفید واقع خواهند شد.
مشکل دوم: قادر نیستید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید بیاد داشته باشید که یک ارتباط فقط از صحبت کردن تشکیل نشده بلکه شامل شنیدن و گوش دادن به آنچه که در حال بیان است نیز میباشد. ما میتوانیم کارهای زیادی برای آموختن هنر گوش دادن انجام دهیم، اما برای آغاز، بسیار مهم است که بدانیم اگر فردی بخواهد نقطه نظرات خود را کنار گذاشته و حقیقتا آماده دانستن درون و افکار دیگران گردد، آنگاه از روی صداقت آنچه که در حال گفتن است را فقط باید "بشنود." این کار خیلی هم آسان نیست. بسیاری از ما آنچه که میشنویم را بسرعت تعبیر و تفسیر کرده و آنرا در یک شکاف آماده قرار می دهیم. برخی صحبتها را تحریف می کنند. برخی تظاهر به گوش دادن میکنند درحالیکه سرگرم افکار خود هستند. یک راه حل برای این مشکل آن است که برداشت خود را از صحبتهای دیگران برای آنها تکرار نمایید. بگذارید بدانند که ارتباطات آنها چگونه درون ذهن شما تفسیر می گردند. اجازه دهید دیگران پیغامهای خود را با استنباط شما منطق سازند. و در نهایت، راغب حقیقی شنیدن منظور آنها باشید. روانشناسی - ازدواج و خانواده - 3 اشتباه در برقراري رابطه و راه حل 2 مسئله یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:42 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
موفقیت در زندگی
کسانی که در زندگی خود موفق هستند، با این دو فاکتور آشنایی کامل دارند. آیا شما هم این دو فاکتور را در زندگی خود می بینید؟
آیا شما هم با ما هم عقیده اید که اکثر ما این روزها، فرصت های یکسان و پتانسیل یکسان داریم؟ اگر با ما موافق باشید، احتمالاً این سؤال به ذهنتان می آید: اگر همه ی ما موقعیت ها و پتانسیل یکسانی داریم، چرا بعضی از ما از بقیه موفق تر هستند؟
می توان گفت که آن بعضی ها، فکر اقتصادی بهتری نسبت به بقیه دارند اما با این وجود خیلی ها را هم می بینیم که از صفر (یا حتی زیر صفر) شروع کردند و امروز ثروت زیادی به هم زده اند. بعضی از آدم ها توانایی های تحصیلی و آموزشی بیشتری نسبت به بقیه دارند اما با این وجود خیلی ها هم بعد از سالها رفوزگی و نیاموختن حتی یک کلمه، توانستند به مدارج عالی علمی دست یابند. می توانیم بگوییم که برخی ذوق و استعداد بیشتری نسبت به بقیه دارند، اما با این وجود خیلی ها با تصمیم گیری عالی اما با استعداد کمتر توانسته اند موفقیت های چشمگیری به دست آورند.
برای قوانین کلی همیشه استثناء وجود دارد....اما اگر مسئله این باشد، یک سؤال دارم، اگر برای قوانین کلی استثنا وجوددارد، پس آن قانون باید اول یک قانون باشد. من یک نویسنده هستم، رمان می نویسم و درمورد رشد و توسعه شخصی هم گهگاه مطلب مینویسم. خیی تحقیق میکنم چون دوست دارم نوشته هایم عمیق باشد. چیزی که می خواهم با شما در میان بگذارم، بخشی از آن تحقیقات است، تحقیقاتی که قدم های ضروری برای رسیدن به موفقیت را به ما نشان می دهد.
آنچه دریافته ام این است که افراد موفق، با یکسری ویژگی ها و خصوصیات بسیار عالی کارشان را شروع می کنند. باور من این است که داشتن این ویژگی ها، آنقدر برای موفقیت حیاتی است که اگر فاقد آن باشید، هیچگاه موفق نخواهید شد.
خیلی از افراد که موفقیت چندانی در زندگی به دست نمی آورند، این دو مسئله را فراموش می کنند. بگذارید روشنتان کنم...
کسانی که موفق می شوند—آنها که با هدف زندگی می کنند—قبل از شروع تلاششان برای رسیدن به موفقیت، می دانند که چه می خواهند. هدفشان برای آنها کاملاً مشخص است. می دانند که چه می خواهند و فقط از فرصت هایی استفاده میکنند که آنها را به هدفشان نزدیکتر کند. و اما ویژگی بعد...
کسانی که موفق می شوند همینطور که در راه زندگیشان که به سمت هدفشان طی می شود، می دانند که می خواهند به چه کسی تبدیل شوند. آنها از گذشته شان برای شکل دادن به آینده استفاده میکنند، آن چیزهایی که لازم دارند را حفظ کرده و چیزهایی را که به دردشان نمی خورد دور می ریزند.
در این رابطه فکر کنید و ببینید آیا شما هم با من هم عقیده هستید یا نه: اگر می دانید که چه می خواهید و برایتان مشخص شده که که هستید و چطور از تجربیات سابقتان می توانید در جهت رسیدن به هدفتان استفاده کنید، آیا فکر می کنید کسی بتواند مانع تلاش شما برای کسب موفقیت شود؟
من شک دارم که بتواند ؟ روانشناسی - روش های موفقیت - در زندگی موفق شوید یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:41 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
سخنرانی در جمع برای اغلب افراد کار دشواری است. اگر مـی خـواهـیـد انـسـان موفـقی باشید، باید بر تکنیـکهـای سخنرانی تسلط پیدا نموده و یا حداقل هنگام صـحبـت در یک جمع احساس راحتی کنید.
منظور از یک جمع، 500 سهامـدار عـصـبـانـی در جـلسـات آخر سال نیست، بلکه میتواند از چند فروشنده، کارمـند و یا چند دوست در جشن تولد نیز تشکیل شود. سخنرانی در جمع به این معنی است که شما چندین شنونده دارید که در اغلب اوقات به تـک تـک واژه هـایـی که از زبـان شمـا ادا میشود، گوش میدهند. به همین دلیل اشتبـاه نـکـردن شما در حین صحبت حائز اهمیت است.
در ادامه به 7 روش ساده جهت بهبود سخنرانی در جمع اشاره شده است.
1. آرام و ریلکس باشید
بـرخی از افـراد همین که به صحبت کردن در جمع فکر میکنند، دچار اضطراب و نـا آرامـی شده و هنگامی که در مقام عمل شروع به سخنرانی می کنند، خشکشان مـی زنــد، تپش قلبشان شدیدتر میشود، دستانشان شروع به لرزش میکند و بصورتی گسسـتـه و لکنت وار شروع به صحبت می نمایند.
موضـوع مـهمی کـه بـاید بخاطر داشت باشید این است که در شرایط مرگ و زندگی قرار نداشته و صرفا" در حال گقـتن چند کلمه حرف حساب ( و یا هر چیزی دیگری که دوست دارید اسمش را بگذارید ) به دیگران هستید. چه دو نفر باشند چه 200 نفر، باید بـه یـک طریق صحبت کنید به اینصورت که عصبی نشوید، روی موضوع مربوطه تمرکز کنید و کار را به اتمام برسانید.
2. موضوع مورد بحث را بشناسید
معمولا ما زمانی دچار اضطراب و نا آرامی می شــویم که کـاری کـه در مـورد آن تـبـحر و شناختی نداریم، مجبور به انجامش می گردیم. افـراد انـدکی دارای تبحر کامل در زمینه سخنرانی در جمع می باشند اما اغلب می توانند در صورت داشتن آمادگـی منـاسـب، از عهده آن بخوبی برآیند. کلید این آمادگی آشنا بودن و شناختـن دقیق مـوضـوع مــورد صحبت می باشد.
اگر شما یـک مدیـر اجـرایـی در شـرکت تـولید نوشابه بوده و قصد سخنرانی در مورد بازار رقابتی را دارید، باید از همه ریزه کاریها و جزئیات شرکتهای دیگر تولید نوشابه همـانـنـد شرکت خود آگاه باشید. زمانی را برای نت بـرداری و خـلاصـه سـازی ایـده هـای خـود در قالب نوشتارهای کوچک اختصاص دهید.مرحله بعدی کار این است که آن قالبهای کوچک را بخاطر سپرده و هنگام سخنرانی آنها را بسـط و گسترش دهید. اگر جلسـه پرسش و پاسخ در میـان است، سـعـی کنـیـد سـؤالات احتمالی و پاسخهای آنها را از قبل مهیا و آماده نمایید.
3. مخاطبین خود را بشناسید
اگر در مقابل مدیران ارشد یک شرکت در مورد راه کارهای تجاری صحبت می کنید، بایـد نسبت به زمانیکه برای یک عده دانشجو که ترم اول اقتصاد را می گذرانند، روش بسیـار متفاوتی را در پیش بگیرید.
باید میزان سطح معلومات مخاطبین خود را سنجیده و مطابق با آن صحبت کنید. به هر حال آنها آماده اند تا سخنان شما را بشنوند بنابراین گفته های شما باید برایشان قابل فهم باشد.
4. با محل سخنرانی آشنا شوید
این یک نکته فراموش شده است، امـا شـمـا بـایـد بـا مـحلـی کـه قـرار اسـت در آنــجا به سخنرانی بپردازید، آشنا شوید. لازم است پیشاپیش به آنجا رفته و با امکـانات و محیط آن آشنا گردید. سپس روی مسائل دیداری سخنرانی خود کار کنید تا مطـمـئـن شــویـد مطابق با آنچه که در نظر گرفته اید باشد. وارد شـدن بـه یـک سـالـن 20000 هـزار نـفـری نسبت به وارد شدن به یک کلاس درس 30 نفره نیاز به تمهیدات بسیار بیشتری دارد.
یک روش خوب این است که در صندلیهای مختلفی که قرار است حاظران بنشینند، قرار بگیرید تا چشم انداز مناسبتری از محل برگزاری بدست آورده و بتوانید با همه شنودگان به یک نسبت ارتباط برقرار کنید نه فقط با چند نفری که در ردیف جلو نشته اند.
5. موفقیت را مجسم کنید
اغلب افراد به این دلیل در سـخنـرانـی شـکست میخورند که تصور میکنند صحبتهایشان اشـتباه و بـی معنی است. آنچه که در ذهن می پرورانید، همان نیز اتفاق خواهد افتاد. اگر خودتان را یک نادان تصور کنید، همان نیز خواهید شد.
فکر عجز و ناتوانی را در خودتان قبل از شـروع صـحبـت نـابـود کنـید. سعی کنید پیش از سخنرانی مطالب را در ذهن خود مـرور نـمـایید. چگونگی بیان موفقیت آمیز موضوعات و نیز حرکات خود را مـجسـم نـمایـیـد. تا رسیدن به مرحله یک ایراد یک سخرانی کامل این اعـمـال را تـکـرار کـنـیـد. بـعـد از آن تـنـها کـاری کـه لازم اسـت انجام دهید، عملی کردن تجسمات خود خواهد بود.
6. کار نیکو کردن از پر کردن است
مایکل جردن هم ممکن است وقتی برای اولین بار با توپ بسکتبال آشنا شد، 10 پرتاب اولش را در گل نکرد، اما با سخت کوشی و تمرینات بسیار، بـه بـهـتـریـن بسکتبالیست دنیا مبدل شد. نکته این است که اگر بخواهید سخنران بهتری شوید باید تمرین کنید.
بصورت داوطلبانه هنگـام اوقـات بـیـکاری جـلوی دوسـتـانـتان قرار گرفته و به جلوی جمع ایستادن عادت کنید. بتدریج سعی کنید به تعداد نفراتی که در مقابلشان قرار گرفته اید بیفزایید و از افراد قویتر اسـتفـاده نـمایـید. ایده ایـنکار این است که در شرایط غیر واقعی که اهمیتی ندارد، متوجه اشتباهات و نقاط ضعف خود شوید. به این ترتیب هنگامی که روز موعود فرا میرسد با اعتماد بنفسی کامل در مقابل جمع قرار گرفته و همـه چـیـز بـه خوبی پیش خواهد رفت.
7. روی پیغام تمرکز کنید
هنگام سـخنـرانی در یـک جـمـع زیـاد به حاضرین فکر نکنید. به پیغام و نکاتی که باید بـه دیگران منتقل کنید تمرکز نمایید. در نهایت دلیل قرار گرفتـن شمـا پـشـت میـکروفـن ایـن است که مطلب مورد نظر خود را به شنـوندگـان بـفـهـمـانـید. به این ترتیب دیری نخواهد پایید که دیگر احساس ناآرامی و اضطراب نکرده و راحت تر تـوانـسـت بـا مـخاطبـیـن خود برای بحث و گفتگو ارتباط برقرار نمایید. روانشناسی - روش های موفقیت - در اجتماع سخنران بهتری باشید یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:40 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
گول ظاهر کار را خوردن و مایوس شدن کار سختی نیست. باید در این راه با قصد و هدف تغییر، گام برداریم.
تغییر دادن این دنیای ویران شده، به نظر کار خطرناک و ترس انگیزی است. چطور می تواند یک فرد کوچک، صلح را در دنیای بزرگی این چنین که پر شده از نفرت برقرار کند؟ احتمالاً برای این کار تغییر دیدگاه ها و امیال درونی خیلی بیشتر از قدرت مورد نیاز است. اگر بپذیریم که نفرت مسئله ای مطلق نیست و از شرایط محیطی سرچشمه می گیرد و در خیلی از موقعیت ها می توان از آن جلوگیری کرد، و اینکه قاتلان و جنایتکاران اینطور به دنیا نمی آیند بلکه اینطور پرورش می یابند، ایجاد صلح و دادن تغییرات جلوه ای دیگر پیدا می کند. نه تنها امید بیشتری می آورد، بلکه به نظر دست یافتنی تر خواهد شد.
برای تغییر دادن این دنیا نیازی نیست که نقش سیاستمداران و دیپلمات ها را بازی کنیم، فقط کافی است انسانهای با هدفی باشیم که می خواهند بین همه انسان ها پل محبت بسازند. با هدف و اراده ای درونی به اینکه باید تغییری انجام شود، افراد تاثیر گذار از خانه های خودمان بیرون می آیند، کسی از همسایه هایمان یا همکاران می توانند باشند.
من کاملاً معتقدم که تغییرات بیرونی از تغییر اهداف درونی ما سرچشمه می گیرد. همانطور که صورت هایمان می تواند بازتابی برای امیال درونیمان باشد، طرز فکرمان هم می تواند همه افکارمان را تحت تاثیر قرار دهد. موهاتما گاندی در جایی می گوید: "شما باید منشا آن تغییری باشید که دوست دارید در دنیا ببینید."
تغییر دادن لزوماً انجام دوباره کارهای افراد و متغیرهای قبلی که قبل از ما بوده اند و قدم گذاشتن جای قدم های آن ها نیست. برای هر تغییر جدید نیاز به فکر جدید و تازه ای است که قبلاً استفاده نشده باشد. فقط تغییر دادن مهم نیست، انجام کاری متفاوت هم بسیار مهم است. کوفی عنان رئیس سازمان ملل گفته است: "اگر کاری قبلاً انجام نشده است، دلیل نمی شود که نمی توان آن را انجام داد؛ فقط به این معنی است که شما می توانید اولین نفر برای انجام آن باشید."
می خواهم تشویقتان کنم: هدف و اراده ای درونی در خود ایجاد کنید تا بتوانید دست به تغییر بزنید. راهی را انتخاب کنید که افراد کمتری از آن عبور کرده اند و ناشناخته تر است.
طرز فکر ما روی تک تک افکارمان تاثیر می گذارد. طرز فکر شما روی چه پایه ای بنا شده است؟ آیا دیگران را می بخشید و می توانید آنها را دوست داشته باشید؟ آیا تا به حال پیش آمده است که خود را دوست داشته یا ببخشید؟ اولین تغییر باید در تغییر نحوه نگرش شما به خودتان و دنیای اطرافتان باشد.
نیم نگاهی به زندگیتان بیندازید. آن را چگونه توصیف خواهید کرد؟ شاد؟ پر اشتیاق؟ پر هیجان؟ پر استرس؟ رو به پیشرفت یا رو به تنزل؟ برای خیلی ها همه این حالات در یک زمان وجود دارد. خیلی چیزها هست که آرزویش را در سر می پرورانیم. خیلی چیزها هست که دوست داریم فراموششان کنیم. در انجیل آمده است که مسیح می آید تا همه چیز را دوباره از نو بسازد. اگر می توانستید زندگیتان را از نو آغاز کنید، آنوقت چگونه آن را می ساختید؟
با امید زندگی کنید
اگر به دنبال آرامشید، راهی برای توازن زندگیتان وجود دارد. هیچ کس نمی تواند کامل باشد یا زندگی ایده آلی داشته باشد. اما همه ما شانس این را داریم که با ایجاد یک رابطه خصوصی، توفیق خداوندی را تجربه کنیم.
شما می توانید همین الان با ایمانتان خداوند را از طریق نمازهایتان به دست آورید. دعا خواندن، صحبت کردن با خداوند است. هر چند که خداوند می داند که در قلب شما چیست و کاری با حرف هایتان ندارد. این یک دعای پیشنهادی است:
"خدایا، من می خواهم تو را به خوبی بشناسم. از تو به خاطر نعمتهای بیشمارت متشکرم. من دریچه زندگیم را به روی تو باز نگه می دارم و از تو می خواهم مثل نجات دهنده ای به آن وارد شوی. اداره زندگی مرا در دست بگیر. از تو برای بخشیدن گناهانم و دادن زندگی جاوید به من سپاسگذارم."
آیا این دعا امیال قلبیتان را بروز می دهد؟ می توانید همین الان این دعا را بخوانید و خداوند همانطور که وعده داده است هدایتتان خواهد نمود.
آیا این همان زندگی است که می خواستید؟ اگر از خدا خواستید که به زندگیتان وارد شود، گاهی از او به خاطر این موهبت و وجودش در زندگیتان تشکر کنید. او هیچگاه شما را ترک نمی کند و شما زندگی جاوید خواهید داشت. هر چقدر که بیشتر از روابطتان با خداوند آگاهی بیابید و هر چقدر او بیشتر دوستتان می دارد، از زندگی بهترین استفاده ممکن را خواهید برد روانشناسی - روش های موفقیت - خود را تغییر دهید تا دنیای شما تغییر کند یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:39 بعد از ظهر :: نويسنده : عاشق
نو آوری جزء استعدادهایی است که می توان گفت تنها عده کمی از افراد به درستی و به میزان کافی از آن استفاده می کنند.
آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که حس خلاقیت و نوآوری دیگران شما را به حیرت وا دارد؟ حدس بزنید، شما هم دارای همان نیرو هستید! همه انسان با قدرت خلاقیت متولد می شوند. جعبه مداد شمعی در کودکستان، تنها محدود به کودکانی نمی شود که دارای استعدادهای بالفعل هستند بلکه باید اذعان داشت که همه افراد دارای استعدادهای بالفعل هستند.
آیا به یاد می آورید که چقدر طول کشید که دوچرخه سواری و یا رانندگی را فرا بگیرد؟ پیش از اینکه بتوانید مهارتی را بیاموزید، چند بار مرتکب اشتباه می شوید؟ این امر در مورد نوآوری نیز صدق می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری مستلزم تمرین و ممارست و صبر و حوصله می باشد. این مقاله قصد دارد تا به شما کمک کند که خیلی سریع نوآوری و خلاقیت را وارد زندگی خود کنید.
1- دنبال اهداف شخصیتان بروید
اگر از افراد نامتعارف تقاضای کمک کنید، فقط خودتان را هر چه بیشتر از مسیر اصلی دور می کنید. اگر یک ایده ناب را در ذهن می پرورانید، هیچ لزومی ندارد که حتماً آنرا با دیگران نیز در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که آنها از درک عمیق تفکر شما ناتوان باشند و به همین دلیل پشت شما را خالی کرده و موجب تضعیف روحیه تان گردند. اگر تمام نوابغ می خواستند به حرف های اطرافیانشان گوش بدهند، الان ما باید در قرون وسطی زندگی می کردیم.
2- برای گسترش تفکرات خلاقانه، وقت صرف کنید
هر چقدر بر روی این مطلب تاکید کنم، باز هم کافی نیست. البته منظور من این نیست که یک روز کامل کاری را به این امر اختصاص دهید؛ بسیاری از افراد هستند که این امر را در کنار مشغله های کاری فراوان انجام میدهند، پس مطمئن باشید که شما نیز از عهده آن بر می آیید.
3- خود را سرگرم نرمش کنید
پیاده روی کنید. مسیری به طول یک کیلومتر را بدوید. اندروفین را به داخل رگ های خود بفرستید. نرمش و ورزش موجب پاکسازی ذهن، و ایجاد آرامش در آن می شوند. این کار به ذهن شما کمک می کند که در مقابل افکار خلاق از خود آمادگی بیشتری نشان دهد.
4- خواب هایتان را ثبت کنید
شاید خواب هایی ببیند که قسمت هوشیار ذهنتان هیچ گاه به آنها فکر نکرده باشد. این رویاها نمایانگر قدرت خلاقیت شما هستند. سعی کنید خواب هایتان را یادداشت کنید چرا که ممکن است مرز شروع نوآوری ها از همین نقطه آغاز شود.
5- به روش شخصی خود عمل کنید
"ون گوک" با نقاشی هایش معروف شد، قدرت "همینگ وی" در انتخاب واژگان بی نظیر است. شما هم باید شیوه مخصوص به خودتان را بیابید. مردم برای چیزهایی که بی همتا، خالص و سودمند هستند، ارزش بسیار زیادی قائل بوده و از آنها قدردانی میکنند.
6- خودتان را به ابزار و وسایل درجه یک محدود نکنید
برای اینکه در هنر نقاشی، یک شاهکار بوجود بیاورید، حتماً لازم نیست که از بهترین قلمو و رنگ استفاده کنید. برای نوشتن پرفروش ترین کتاب، هیچ نیازی به بهترین قلم ها و گرانترین کاغذ ها نیست.
بد نیست بدانید که "جی کی رولینگ" اولین جلد از کتاب های هری پاتر را بر روی تکه های دستمال کاغذی نوشت. اگر شما عکاسی بلد نباشید، بهترین دوربین را که هم در اختیار شما قرار دهند، باز هم نمی توانید عکس های زیبایی بگیرید. اگر نوشتن بلد نباشید حتی اگر آخرین مدل لپ تاپ را هم در اختیارتان قرار بدهند، باز هم قادر نخواهید بود چیزی بنویسید. یک فرد هنرمند سعی می کند از حواشی دور شده و بیشتر بر روی اصل کار تمرکز کند.
7- با علاقه کار کنید
چه چیز سبب می شود تا شما صبح ها از تخت خواب بیرون بپرید. چه چیز شعله ها را همچنان سوزان نگه می دارد؟ کاری را که بیش از همه ترجیح می دهید انجام دهید، چیست؟
گاهی اوقات افراد که سرشار از اشتیاق و آرزو هستند به راحتی می توانند جای افرادی که دارای استعداد های ذاتی هستند را بگیرند. "الن دی جنرس" در سخنانش به این نکته اشاره کرده است که اگر شما تمایلی به انجام کاری که می کنید، ندارید پس لزومی ندارد که به انجام آن ادامه دهید. گاهی اوقات چیزی را از اعماق وجود خود میخواهید و هیچ چیز نمی تواند جلوی شما را بگیرد. شور و اشتیاق سبب می شود شما بتوانید راه خود را ادامه دهید.
نگران الهام و کمک نباشید. گاهی اوقات کمک های بیرونی زمانی به برخی از افراد میرسد که کمترین انتظار دریافت کردن آنها را هم ندارند. برای چنین لحظه هایی خودتان را از پیش آماده کنید. ممکن است زمانیکه در مترو نشستید یکی از آن افکار ناب به ذهنتان خطور کند و ممکن است در آن لحظه هیچ گونه برگه یادداشتی نداشته باشید که آنرا یادداشت نماید و جهان را به واسطه آن تغییر دهید. سعی کنید تا جایی که می توانید از بروز یک چنین فجایعی جلوگیری نمایید. یک قلم و کاغذ در جیب خود داشته باشید که هر وقت اراده کردید در دسترستان باشد.
امیدروارم این مقاله به شما کمک کرده باشد تا بتوانید از خلاقیت و نوآوری بیشتری در زندگی خود بهره بگیرید. فقط در آخر می توانم بگویم که شما تمام این امور را برای ایجاد رضایت شخصی انجام می دهید نه به دلیل جلب رضایت دیگران. شروع کنید؛ هر یک از این نکات را در زندگی خود استفاده کنید تا ببینید که وجود نوآوری در زندگی چه تغییرات شگرفی را ایجاد مینماید . روانشناسی - روش های موفقیت - خلق و ایجاد نوآوری در زندگی |
|||
![]() |